آرمانشهر قرآنی



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


 

لوگو

 

 

 

 

 

نویسنده: سلطان علی نایبی

 

آرامانشهر قرآنی را می توان همان جامعه هدف قرآنی» دانست.

در سوره بقره آیه 177 قرآن کریم یک ترسیم اجمالی از جامعه قرآنی ارائه داده است:

لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى اَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ.

در این آیه شریفه بر و نیکوکاری را به چند امور دانسته است:
1-ایمان به خدا
2-ایمان به  روز قیامت 
 3- ایمان به فرشته ها 
4- ایمان به کتاب (قرآن کریم)
5- ایمان به پیامبران الهی
6- بخشش مال به نزدیکان»،یتیمان» ،مسکینان» ابن سبیل» ،گدایان»،بندگان»
7- اقامه نماز
8- دادن زکات 
9- ایفای به عهد 
10- صابرین در مشکلات 
این آیه شریفه ده مورد را از علائم برّ» و نیکوکاری » دانسته است.
با دقت می توان دریافت این ده امور هم امور فردی را شامل می شود چون ایمان به الله» و روز قیامت » و فرشته ها» واقامه نماز» و ادای زکات» هم امور اجتماعی را شامل می شود : بخشش مال به نزدیکان و یتیمان و.» .
بنابراین در یک نگاه کلی، این آیه شریفه  ترسیمی از جامعه قرآنی را عملاً به میان آورده است.
برخی در علم انسان شناسی» اصالت را به فرد» داده اند که معمولاً لیبرال ها» این گونه هستند، و برخی اصالت را به جامعه مانند سوسیالیست ها».اما دین مقدس اسلام هر دو را اصل بر می شمرد و احترام هر دو را پاس نگاه داشته است،انسان هم تکالیفی فردی دارد هم تکالیفی اجتماعی.
هر گونه از این نوع تکالیف را اگر یک فرد مسلمان انجام ندهد نمی تواند بگوید مسلمان هستم.همان طوری که یک بی نماز» را مسلمانان در اجتماع  خود راه نمی دهند و به چشم بدی به آن نگاه می کنند یک انسان بخیل هم باید همین طور باشد.اسلام همان طور که به نماز» اهمیت داده است به کمک به مستمندان » نیز اهمیت داده است . عَنْ سَلَمَةَ بْنِ اَلْخَطَّابِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَمِّهِ عَاصِمٍ اَلْکُوزِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ لاَ یَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ.(الکافی ج2 ص 164) در این روایت پیامبر گرامی اسلام ص کسی را که نسبت به  مشکلات مسلمانان بی اهمیت است را از جرگه مسلمانان» دور دانسته است. 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


طبقه بندی مفسرین شیعه

نخستین گروه مفسران شیعه، تعدادی از اصحابپیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام هستند که روایات تفسیری را نقل کرده یا ضبط نموده‌اند. به اعتقاد شیعه، تعدادی از مفسران در بین صحابه مانند: ابن عباس، ابن مسعود، ابی بن کعب، جابر بن عبدالله انصاری و همچنین جمعی از تابعین مانند: سعید بن جبیر، یحیی بن یعمر، ابوصالح میزان بصری، طاووس بن کیسان معروف به یمانی، محمد بن سائب کلبی، جابر بن یزید جعفی، اسماعیل سدی کوفی،ابوحمزه ثمالی و نیز جمعی دیگر که از علما و مفسران شیعه می‌باشند.


تدوین: سلطان علی نایبی

قرآن کریم،درباره انسان، نخست از کرامت و فضیلت الهی او برهمه یا بیشتر مخلوقات خداوند سخن می گوید و چنین می فرماید: ولقد کرّمنا بنی ادم و حملناهم فی البرّ و البحر .».[1] شایان گفتن است که خداوند برخی از افراد را  از دایره انسانیت بیرون رانده و همتای حیوانات و پست تر از آن ها قرار داده است که :أولئک کالأنعام بل هم أضلّ».[2] بنابراین آنها از شمول بحثِ کنونی به کلی خارج اند.ولی دیگر انسان ها که از کرامت و فضیلت،بهره ای دارند،دارای درجات متفاوت و مرتبه های غیر یکسان هستند.

در این میان سخن از انسان های برجسته ای است که خداوند بر آنان منّت گذارده :یمنّ علی من یشاء من عباده». و ازمیان جامعه بشری آن ها را برگزیده است:ألله یجتبی إلیه من یشاء»[3]؛ واجتبیناهم و هدیناهم الی صراطٍ مستقیم».[4] این برجسته ترین انسان ها،همان پیامبران خدایند که مورد انعام و هدایت ویژه الهی قرار گرفته اند:أولئک الّذین أنعم الله علیهم من النّبیین من ذرّه آدم .».[5] انبیای الهی نیز خود دارای مرتبه های مختلف اند و خداوند بعضی را بر بعض دیگر برتری بخشیده است، کهولقد فضلّنا بعض النّبییّن علی بعض».[6]

بزرگ ترین و برجسته ترین آیه خداوندی،وجود مقدس رسول خداo است و این حقیقت، درباره اهل بیت وعترت پیامبر نیز که با او در مقام نورانیت دارای اشتراک نوری هستند و همگی از نور واحدند،صدق می کند و بر اساس همین یگانگی،امام امیرالمؤمنین می فرماید: برای خداوند،آیتی بزرگ تر از من نیست:مالله عزّوجلّ آیهٌ  هی أکبر منّی».[7]

اما درباره انسانهای عادی،خداوند در قرآن کریم،دو سلسله تفاوت را بیان کرده است.یک دسته،ازاین تفاوت ها نه به دست انسان است و نه در صورت دسترسی،معیار فضیلت و کمال او به حساب می آید،مانند توزیع رزق،امکانات مادی،توان کار و. که این امور در بعضی از انسان ها کمتر است و در بعضی،بیشتر.اگرهمه افراد دارای استعداد همسان باشند و مثلاً به پزشکی و کشاورزی و یا صنعت روی آورند،نظام جامعه،مختل و زندگی انسانی با مشکل روبرو می شود.از این رو خدای سبحان در بخشی ازآیات قرآن،می فرماید: وهو الّذی جعلکم خلائف الأرض ورفع بعضکم فوق بعضٍٍٍ درجاتٍ لیبلوکم فی ما اتئکم».[8]

اما یک سلسله از امور در حیات انسانی،مطرح است که معیار برتری و فضیلت و رفعتِ واقعی بشر به شمار می رود.علم همراه با ایمان از جمله این فضیلت ها ست که جان انسان را شکوفا می کند و درجاتی برتر از دیگران را برای مؤمن عالم به ارمغان می آورد،چنان که قرآن کریم می فرماید:یرفع الله الّذین امنوا منکم و الّذین اُتوا العلم درجاتٍ».[9] یعنی خدای سبحان مؤمن ها را به یک درجه و مؤمنان دانشمند را به چندین درجه،برتری و رفعت می بخشد.

صرف ارتفاع و بالارفتن در امور دنیا یک برجستگی کاذب است،هر چه انسان در این دنیا پیش روی می کند و در پست و مقام و مال،جلوتر می رود،انحصار طلبی و افزون خواهیش بیشتر می شود و در این حال،رسیدن دیگران را به جایگاه خود بر نمی تابد و در صورت توان،جلوگیری می کند.این یک رفعت مذموم و ناپسند است.

ارتفاعی ممدوح و محمود است که وقتی انسان بر فراز آن،منظر ه های الهی را می نگرد و در لذّتی ملکوتی فرو می رود،ندا می دهد و دیگران را نیز بدانجا فرا می خواند.انسانی که به این رفعت،دست می یابد،رائد» خوانده می شود که پیشاپیش قافله ها سبک بال و شتابان حرکت می کند.رسول خداo و عترت او‰ رائدان امت اسلامی اند .

عالم با عمل نیز که وارث پیامبر وعترت اوست،به عنوان رائدی برای مؤمنان،حرکت می کند و به طرف قلّه کمال بالا می رود و آن گاه که قله های بلندی را فتح کرد و به درجاتی والا دست یافت،دیگران را هم به سوی آن رفعت ملکوتی دعوت می نماید و این،مقامی است که از یک سو شیرین و لذت بخش است و از سویی دیگر،تلخی برکنار شدن و حسرت بازنشسته گشتن ر در پی، ندارد.

عزیزانی که در این مسیر،گام می نهند و برای ورود به حلقهالّذین اُتوالعلم »[10] و رسیدن به درجات بلندِ عالمان با ایمان، راه حوزه های علوم اسلامی را در پیش می گیرند،باید بکوشند که خود را ارزان نفروشند و از جوانی،بلندای قلّه ای را برگزینند که پایین آمدن، در کارش نباشد و به مقام وموقعیتی بیندیشند که عزل وکناره گیری به دنبالش نیاید.در غیر این صورت،اگر شیطان،به رفعت خواهی ما رخنه کرد و شهرت و القاب و نام و نشان و امور بی ارزشی از این دست را درنظر ما آراست،ابتدا شامّه ملکوتی ما دچار اختلال می شود و سپس از استشمام بوی بدِ مُردارهای اخلاقی،ناتوان می مانیم و عمر خویش را در پی آن ها بر باد می دهیم.

حوزه های علوم دینی،گذرگاهی ملکوتی است که باید از این سوی آن با طراوت جوانی و سلامت اخلاقی وارد شد و از آن سو علامه امینی،علامه طباطبایی،شیخ انصاری،شهید اوّل و ثانی و گوهرِیک دانه ای چون امام خمینی(رضوان الله علیهم اجمعین) خارج شد.هم آنان که هریک،جامعه ای را نورانی کردند و در پی خویش،انسان های فراوانی را به قلّه های بلند انسانی فرا خوانده و بالا بردند.

منبع: کتاب صورت و سیرت انسان در قرآن،تألیف استاد فرزانه آیت الله جوادی آملی حفظه الله.

 

[1] - سوره إسراء،آیه70.

[2] - سوره اعراف،آیه179.

[3] - سوره شوری،آیه13

[4] - سوره انعام،آیه87.

[5] - سوره مریم،آیه58.

[6] - سوره إسراء،آیه55.

[7] -کافی،ج1،ص207،ح3.

[8] - سوره انعام،آیه165.

[9] - سوره مجادله،آیه11.

[10] - سوره مجادله،آیه11.


نویسنده:سلطان علی نایبی

 

خورشید می درخشد و من پیوسته گامهایی را در زیر نور خورشید در می نوردم.

 

و سوالی بزرگ ذهنم را فرا می گیرد ،

تمام روزهایم شب می شود و شبها به سپیده جای خود را می دهد ونفهمیدم که برای چه آمده ام؟

و چرا آمده ام؟ و چرا هستم؟

در سالیانی دور ، انسانهایی آمدند از جنس مردم، از جنس اکثریّت مردم،به نام پیامبران الهی، که راهی نورانی

برای بشریّت معرّفی کردند و جوابهایی بسیار زیبا برای انسانها به ارمغان آوردند.

ویژگی این انسانهای پاک و دلسوز عبارت بود از : صداقت، یقین کامل به آنچه می گفتند،دلسوزی بیش از حد

برای خروج انسانها از وادی جهالت های فکری و عملی، معنا دادن به زندگی ، آوردن برنامه ای منظّم برای

هدایت انسانها و خط دادن به زندگی دنیوی آنها و آوردن عبادات که زندگی اخروی و ابدی را تضمین می کند

وپیوند عمیق برقرار کردن بین دنیا و آخرت ،

و در یک کلام : حرف تمام پیامبران الهی یکی بود : توحید که از آن اخلاق و عدالت و غیره منشعب می شود.

امّا عدّ ه ای نیز از فلاسفه غربی آمده اند و سخنانی مغایر سخنان پیامبران الهی زدند، که ریشه تشکیل

بسیاری از این سخنان بیشتر در نقد عملکرد دین داران کج سلیقه بود، نه خود دین.

آنان برای اینکه خود را از شرّ کلیسای متحجّر برهانند به جای اینکه مکتب پیامبران الهی را تقویت کنندتا در سایه

توحید ، اخلاق اجتماعی و اقتصادی و فردی و معنوی انسانها تقویت یابد، بلکه با معارضه با آنان پرداختند.

ویژگی بارز فلاسفه ملحد غربی عبارت از: عدم توافق بر سر یک نظر علمی

از هر دری صدایی می آید،یکی متمایل به خدا می شود و بر می گردد، یکی اصالت لذّت را معرّفی می کند،

یکی از تکلیف سخن می راند یکی از آزادی بی حدّ و حصر می گوید و.

و هر دم از این باغ بری می رسد،

در سطوح ی و اقتصادی نیز یکی طرفدار سکولاریسم و سرمایه داری می شود،یکی نظام مارکسیسم را

پی ریزی می کند، و یکی به اصلاح مکاتب مذکوره می پردازد و.

جامعه سازی غربی هر دم بر اساس نظریه ای شکل می گیرد و نظریه ای دیگر آن را رد می کند، و این

تسلسل و سرگردانی همچنان ادامه دارد ، و بشریّت مانند موش آزمایشگاهی در دستان متفکّران غربی

اداره می شود، و اخلاق فردی بشر، و ساحت معنوی او هر از گاهی به سخره گرفته می شود و به بهانه های

واهی ی تمامی حقوق خصوصی او زیر سوال می رود.

شما بگویید کدام مکتب بهتر است؟ مکتب انبیای الهی که از جنس اکثریّت مردم اند و حرف هایی همه فهم دارند

و مرامی یگانه و راهی روشن یا سخنان فلاسفه غربی که گاهی خودشان هم نمی دانند چه می گویند و گاهی سخنان آنان به

تناقضهای عمیقی نیز منجر می شود.

ما منکر اشتباهات و سوء فهم برخی از دینداران فعلی نیستیم، امّا در انتخاب بین دو مکتب پیامبران الهی که از

مشی و مرام واحدی پیروی می کنند و مکتب فلاسفه غربی که بهتر است بگوییم مکاتب غربی، که هماره

دستخوش تغییر و آزمایش بر روی آدمی است تا بی نهایت دنیا، قطعا انتخاب مکتب پیامبران الهی ترجیح دارد.

مکتب پیامبران الهی دارای ویژگی هایی است:

1- هرگز اختلاف اصولی در بین پیامبران الهی دیده نمی شود، اصل همه مکاتب آسمانی و پیامبران الهی بر

مبنای اندیشه توحیدی پایه گذاری شده است.

2-اخلاق،که فرع توحید است و عدالت که فرع توحید از ارکان مهم بعد از اندیشه توحیدی در تمام سخنان انبیای

بزرگوار، به طور گسترده مورد تاکید قرار گرفته است.

3- تمام تفکرات پیامبران الهی و لبّ لباب حرف های آنان در بر نامه های ی و اقتصادی مبارزه با فساد

ی مانند فرعون ها و نمرود ها و فساد اقتصادی مانند قارون ها بوده ، در سیره هیچ پیامبری نمی بینیم

که احتکار و ظلم و فاصله طبقاتی ،حتی جمع کردن بیش از اندازه سرمایه ، مجاز باشد.

اصل مساوات و عدم احتکاری را که حضرت شعیب و سایر پیامبران الهی مطرح کردند، در آن عصر

هیچ کارل مارکسی نبود تا از او تقلید کند، اصل مساوات وعدالت، یک اصل اساسی و منشعب از تفکر و

اندیشه توحیدی است.

4- عملکرد ضعیف دینداران امروزی سبب خدشه بر تفکر توحیدی و عدالت محورانه پیامبران الهی نمی شود

چون آن چه را پیامبران الهی گفته اند، باهیچ عقل سلیمی مخالفت ندارد، و در بین پیروان هر مکتبی

قطعا گروهی پیدامی شوند که کاسه از آش داغ ترند، وگروهی که هماره آهسته راه می روند

انسانهای معتدل و عاقل که مانند انبیا با شرایط زمانه خود به خوبی زندگی کنند ، کم پیدا می شود،و ما

منتظر زمانی هستیم که مقلّدان واقعی پیامبران الهی ، دست به کار شوند و جهان را از عدل پر کنند.

5- مکاتب غربی با این همه اختلافات وتناقضات فکری که بین آنهاست، گرچه توانسته اند ، بشر رابر

طبیعت پیروز گرداند، امّا آرامش را هرگز نتوانسته به بشریّت بدهد، با زندگی ماشینی آدمیان،تمام

احساسات و عواطف وجنبه های معنوی انسانها به فراموشی سپرده شده، کانون خانواده نابود شده

پوچ گرایی، مد گرایی ، مصرف گرایی، ماده پرستی ، شیطان پرستی ، آمیزش با حیوانات و هزاران

بدبختی و کثافت کاری دیگر، دامن غرب امروز را آلوده کرده است.

6- نگاه پیامبران الهی نسبت به انسان یک نگاه کاملا جامع است ، هم دستوراتی برای ی شهوت و

غرائز حیوانی دارند و هم دستوراتی برای پر بار کردن جنبه های معنوی انسان.

امّا متفکران غربی هر کدام شاخه ای از وجود انسان را پر و بال می دهند و با آرای متناقض آمیز گاهی

خودشان هم نمی دانند چگونه این فاصله ها را کوتاه کنند، بنابراین از این حیث نیز مکتب پیامبران الهی بر مکاتب

تناقض آمیز غربی ترجیح دارد.

ومن الله التّوفیق

و آخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمین.

 

1391.

http://andishe115.blogfa.com/post/783/


در سبک زندگی قرآنی صبر» جایگاه محوری دارد.

می توان اقسام صبر را بر شمرد:

1- صبر در برابر جاهلان : صبر حضرت نوح در حدود 950 سال

2- صبر در برابر مشکلات: صبر حضرت ایوب 

3- صبر در برابر گناه : حضرت یوسف 

در سوره عصر می خوانیم:

و العصر .ان الانسان لفی خسر 

الا الذین امنوا و تواصو بالصبر و تواصو بالحق

 


از برکات قطعی اینترنت این بود که بیشتر به امور شخصی خصوصاً افکار معنوی اسلامی پرداختم.

عرفان اسلامی»  بهترین رفیق تنهایی است.

گاهی اوقات نیاز است اعتکاف اینترنتی» داشته باشیم.

گاهی اوقات لازم است کمی از اینترنت و فضای شایعه و یا راست آن دور بود.کمی سنجید که نیاز اولیه انسان در تنهایی چیست؟!

 و چه چیز زیباتر از آیات نورانی وحی  خصوصاً مکالمه خصوصی خداوند با حضرت موسی:

که فرمود: انّنی انا الله .

و موسی گفت : این همان عصای من است که برآن تکیه دارم و گوسفندانم را به چرا می برم و کارهای دگر.

غرض صحبت عاشقانه با معبود بود وگرنه موسی می توانست بگوید: این عصای من است.

این خلوت ها اگر نصیب کسی شود او کامل است.

تکلم با واجب الوجود.

 


جامعه آرمانی قرآن کریم را می توان دارای شاخصه هایی دانست: 

١- شاخصه های ی

٢- شاخصه های اقتصادی 

٣- شاخصه های معنوی (معنویت فرد و جامعه ).

 

با بررسی هر یک از این گزینه ها می توان به نتیجه مورد نظر رسید.

در بعد اول: شاخصه های ی می توان به : مبانی ت اسلامی -ماهیت ت اسلامی  - اهداف ت اسلامی اشاره کرد.

در بعد دوم: به عدالت محوری - نفی تکاثر - کمک به مستضعفان - و. می توان پرداخت.

در بعد سوم: به معنویت فردی  و اجتماعی می توان اشاره کرد.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمان‌های انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

 

 

 

ادامه مطلب


 

به گزارش ایکنا از خراسان شمالی، سردار شهید قاسم سلیمانی، در ۱۲ سالگی، پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و چندی بعد نیز به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سال‌ها نیز فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد.

وی پس از پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. او در ابتدای جنگ فرماندهی دو گردان از نیروهای کرمانی را برعهده داشت تا اینکه با پیشنهاد شفاهی سردار شهید حسن باقری، تیپ جدیدی از نیروهای کرمان را تشکیل داد که اندکی بعد در زمستان سال ۶۱ به لشکر ۴۱ ثارالله ارتقا یافت که شامل نیروهایی از کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان می‌شد.

 

 

 

 

ادامه مطلب


ضرورت تشکیل حکومت
علامه طباطبایی : ایشان ذیل آیه قل اللهم مالک الملک .» می فرمایند: قرآن کریم تشکیل حکومت را امری ضروری می داند و اندیشه ی خویش را در عالی ترین شکل ممکن مطرح نموده است،یعنی در نهایت جهان داری صالحان و دولت کریمه اسلامی را دولت آرمانی و نهایی اسلام می داند.

    ( ١٣٧١،ج٣، ص١٢٨ ) . طباطبایی، المیزان،(٢٠ جلدی)، قم، اسماعیلیان، ١٣٧١ ش

 


تهیه کننده: سلطان علی نایبی

 

الدّقّاق» ، 6 صورت برای جمع قرآن محتمل دانسته است:
1-    جمع قرآن در عصر پیامبر ص.
2-    جمع قرآن زمان خلافت ابوبکربن ابی قحافه.
3-    جمع قرآن در عصرخلافت عمربن الخطاب.
4-    ابتدای جمع قرآن در عصر ابوبکر و اتمام آن در عصر عمر.
5-    جمع قرآن در عصر عثمان بن عفان.
6-    تدوین و کتابتقرآن توسط امام علی بن ابی طالب ع در حیات رسول الله ص ،واین کار به وصیت پیامبرص انجام شد که بعد فوت ایشان صورت گرفت( الدّقّاق،1388،ص 31-32).
در این که جمع قرآن کریم» توسط امیرالمومنین علی بن ابی طالب ع در چه مدتی انجام گرفته است اختلاف است.قول اول 3روز ،قول دوم 7 روز و قول سوم 6 ماه بعد وفات پیامبر اعظم ص بوده است.الدّقّاق» قول اول را می پذیرد (همان،ص 32).

 

 

   الدّقّاق،عبدالله علی احمد،حقیقة مصحف الإمام علی عند الفریقین،قم،دلیل ما،1388ش.


علامه طباطبایی مصادیق قرآنی از پیامبران الهی را بیان می کند که قرآن کریم مثلا از نوح حکایت کرده که در شکوه به پروردگارش می گفت : قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا»(نوح،21) و از هود (ع) حکایت کرده که به قوم خود فرمود: أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ و تتخذون مصانع لعلکم  تخلدون و اذا بطشتم بطشتم جبارین»(شعراء،128-130) و از صالح(ع) حکایت کرده که به قوم خود فرمود:فاتقوالله و اطیعون و ولاتطیعوا امر المسرفین الذین یفسدون فی الارض و لایصلحون(150-152)،( طباطبایی،1363،ج3 ص 229-230).بیان این مصادیق و سایر مصادیق دیگر زیر آیه اللهم مالک الملک(آل عمران،26) همه بیان گر آن است که تحقق عدالت و مبارزه بامستکبران عالم از وظایف اصلی پیامبران الهی به شمار می رود. 

.

-    طباطبایی،محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،مترجم؛ همدانی،سیّد محمد باقر،دفتر انتشارات اسلامی،1363.


 

تهیه کننده: سلطان علی نایبی

 

در این که اولین جمع کننده  قرآن» چه کسی است ،در روایات اختلاف است.ابن واضح»،ابن ندیم»،ابن ابی داود»،ابن فارس» در کتاب الصاحبی» وابن سعد» در طبقات» و محمد بن عبدالکریم شهرستانی» و برخی از مولفین دیگر،علی بن ابی طالب ع» را نخستین صحابی بزرگ پیامبر ص می دانند که قرآن را جمع کرد (جلالی نائینی،1387،ص87).

برخی از قرآن  پژوهان سه مرحله برای جمع آوری قرآن » ذکر کرده اند:

مرحله اول:  در عهد رسول الله ص تمام قرآن  به نحو پراکنده و متفرق به گونه ای غیر مجموع بی آن که سوره ها به ترتیب فعلی درآید مکتوب شد.

مرحله دوم: توسط ابوبکر،که این نظریه مبتنی بر روایت بخاری از ابوسعید  عبید بن سباق از طبقه اول تابعین است.

مرحله سوم:توسط عثمان،در جنگ ارمنستان میان سپاهیان شام و عراق اختلاف قرائت ظاهر شد و خلیفه ناچار به جمع آوری قرآن شد.(جلالی نائینی،1387،ص91-97)

 

 

  1. جلالی نائینی،سید محمد رضا،تاریخ جمع قرآن کریم،انتشارات سخن،چاپ دوم 1387.

نکته ای که باید مطرح کرد این است که معنویت مطلوب مطلوب به نظر نگارنده معنویّتی است که در قدم اوّل پرده از حقیقت بردارد. و انسان را با حقیقت مواجه سازد.حال اگر این معنویت به انسان آرامش داد فبها اگر هم آرامش نداد، اشکالی ندارد لا اقلّ بازتابی از حقیقت را به ما نشان داده است.

اگر همّ و غمّ یک سالک »این باشد که پرده از اسرارعالم بردارد و بداند بالاخره این عالم قافله سالار » و مدبّری»دارد و غایتی برای این عالم متصوّر است و به آن غایت طیّ طریق نماید، و درک این حقیقت نماید او در اوّل و آخر راهش یک سالک معنوی» و انسان به تمام معنوی»است.

امّا اگر منظور ازمعنویت» فقط رسیدن به آرامش باشد، در این صورت اگر اورا انسانی بدنبال معنویت بدانیم،خیلی مناسب سخن نگفته ایم.چنین انسانی در بهترین حالتش یک انسان روان پریش است که برای کاستن دردها و رنجهای خود یا دیگران می خواهد طریقی را بپیماید که فقط درد و رنجی را بکاهد یا از بین ببرد برای او یافتن حقیقت معنایی ندارد.

کسی که به حقیقت دنیا نیندیشد، و غایت عالم دنیوی » را مد نظر نداشته باشد، او یک انسان معنوی نیست. هر چند در تعاریف برخی پژوهشگران به معنویت معنایی عام داده شده است.

و اینکه می گویند فرقه های نوظهور معنوی» به جای آن اگر بگویند: فرقه های نو ظهورمتفاوت با ادیان سنّتی» بهتر است، چون این فرقه ها معنویتی » ندارند. یک سری افکار پریشان و اعمال بدون پشتوانه استدلال عقلانی و عرفانی در خور توجّه.

معنویت»، اگر پرده از حقیقتی نگشاید مانند مدرنیزه شده عالم» فقط جهت برآورده شدن یکی از خواسته های بشری است منتها از نوع نیازهای » . که با این آرامش بهتر بتوان به تمایلات مادّی » رسید که می شود مقدّمه ای برای بهتر و بیشتر استفاده کردن از مادیّات .

که این امر را در سیره اوشو» می بینیم.

معنویت» بدون حقیقت» ، در خدمت سکولار ها  و نظام سرمایه داری است که بهتر بتوانند از هجوم آنان به تمایلات نفسانی» پشتیبانی کند، تا احساس شرم نکنند.

در این نوع معنویت از ارتباطات جنسی آزاد هیچ ابایی نیست، بنابراین می توان این نوع از معنویت» راملحق به همان نظام سرمایه داری» دانست.

معنویت» همان طوری که از نامش پیداست ، باید راهی باشد تا انسان ناسوتی وخاکی را به عالم معنا سوق دهد ، نه اینکه دو پای بشر را همچنان در خاک نگه دارد و صرفا پوششی باشد از جنس » تا او بیشتر بتواند به تمایلات مادی خویش برسد.

معنویتی» که جناب آقای ملکیان» در پروژه عقلانیت  و معنویت» مطرح می کنند، از این سنخ است، معنویتی نیست که پرده از حقیقتی بردارد یا انسان را به عالم معنا سوق دهد یا حالتی معنوی که سرشار از رسیدن به حقیقت است برای او ایجاد کند. بلکه همین که انسان از زندگی خویش شادی حاصل کرد و امیدوار بود (به عبارتی خودکشی نکرد و به زندگی فعلی خوش بود) می شود معنویتی کامل برای او.حال این معنویت او را به خدا و عالم معنا سوق می دهد چنین رسالتی ندارد.

معنویت مطلوب از منظر اسلام» معنویتی است که بر طبق شریعت» راه های باطنی که طریقت» باشد را پیش روی سالک»قرار دهد تا او بتواند ،شریعت » را انجام داده و به مقام های باطنی که طریقت» باشد، راه برد و از آن جا خود را به حقیقت» برساند.

لذا پلّه های شریعت» ، طریقت» ،حقیقت» کاملا حساب شده و دقیق است.

این چنین معنویتی هم از پشتوانه عقلانی برخوردار است ، و هم فرصتی جدید پیش روی انسان می نهد، و بشر خاکی را از خاک به افلاک می کشاند ، نه اینکه به او حالتی بدهد که فقط بتواند به زندگی بخندد وهمین خنده به زندگی» ، غایت معنوی» او باشد.

در معنویت اسلامی » انسانی که به مقام های معنوی رسید، باکی ندارد که زندگی دنیا بر او ناآرام » جلوه کند او به حقیقت» رسیده است و آرام » است. و کسی که به حقیقت رسیده هیچ طوفانی او را متزل نمی کند، لذّت رسیدن به حقیقت چنان آرامشی به انسان می دهد که او را از هرگونه معنویت مادّی گرا» بی نیازمی نماید.

در معنویت اسلامی» ، آرامش » از توابع و لوازمرسیدن به حقیقت» است نه اینکه هدف غایی معنویت اسلامی» ، آرامش » باشد بدون چشم داشت به وصول حقیقت».

برخی آیه های ناظر به معنویت:

واعبد ربک حتی یاتیک الیقین(99،حجر)

و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون(56،ذاریات)

الابذکر الله تطمئن القلوب(28،رعد)


.نویسنده : سلطان علی نایبی

 

علامه طباطبایی در سوره هود ذیل آیه 51 یَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا  إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی  أَفَلَا تَعْقِلُونَ (هود،51).» بیان می دارند: فطرت خداوند همان نیرویی است که خدا در آدمی جایگزین کرده که شخص بوسیله آن معرفت، ایمان می آورد و همین است که در آیه وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّه(زمر،38) » بدان اشاره شده است.(المیزان،ج10،ص 310). اما در آیه شریفه که می فرماید: وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا(نحل،78)» نظر علامه این عدم علم انسان هنگام تولّد مرتبط به علوم حصولی است نه علوم حضوری(المیزان،ج12،ص 431.) همچنین ایشان به شناخت عقلی» و فکری» که از نوع علوم حصولی» هستند نیز توجه کرده اند و همه قوه مدرکه را در علوم حصولی به حواس» خلاصه نکرده اند و ذیل آیه شریفه مذکوره که می فرماید:  وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ (نحل 78)»بیان می دارند که قرآن کریم در این آیه حس و فؤاد را نام برده که هریک مبدأ و سرچشمه یک نوع معرفت اند؛زیرا مبدأ تصورات آدمی حس» است و مهم ترین حس ها حس بینایی وشنوایی» است و از سویی مبدا فکر انسان نیز فؤاد» است.( همان) ایشان در ذیل آیات مختلف که در این بحث نمی گنجد به این نکته اشاره فرموده اند که نمی توان تمام مدرکات انسان را به حس» خلاصه کرد.
اما در اندیشه هابز» هیچ ادراکی به جز حس وجود ندارد و تنها قوای شناختی و معرفتی انسان  به حواس خلاصه می گردد: از آن جا که هر آن چه ما تصور می کنیم خواه کلاً یا جزئاً نخست به واسطه حس دریافت شده است،آدمی نمی تواند هیچ اندیشه ای از چیزی داشته باشد که موضوع حس نباشد.(هابز،۱۳۸۹، ص ۸۸-۸۹) » او به همین دلیل منکر وجود خداست:هرچیزی را که ما تصور می کنیم متناهی است.بنابراین هیچ صورت ذهنی یا تصوری از آن چه ما نامتناهی» می خوانیم وجود ندارد.هیچ انسانی نمی تواند در ذهن خود تصوری با ابعادی نامتناهی داشته باشد،وقتی ما می گوییم چیزی نامتناهی» است تنها این معنا را می رسانیم که ما قادر به تصور نهایت و حدود آن چیز نیستیم، زیرا تصوری از آن چیز نداریم بلکه تنها ناتوانایی خودمان را تصور می کنیم. وبنابراین ما نام خداوند را نه به آن خاطر به کار می بریم که بتوانیم او را تصور کنیم بلکه به منظور تکریم و تعظیم او به کار می بریم» (همان).

نظر حضرت علامه طباطبایی ره کاملاً نظری برتر است ،از آنجا که قلمرو حواس انسان ها محدود است.این محدودیت ادراک سبب محدودیت وجود نمی شود ای چه بسا موجودی چون حضرت حق که به سبب محدودیت ادراک بشری نتوان به کنه آن رسید ،اما وجود داشته باشد بلکه وجود برتر هم باشد.حتی خود غربی ها امروز مکتب پوزوتویستی و علم گرایی محض که تجربه را اول و آخر هر علمی می دانند راقبول ندارند و آن را نقد می کنند.
 


شرکت در انتخابات بر همه مسلمانان عاشق اسلام لازم است.

این شرکت پشتوانه رزمندگان حوزه سخت و نرم در مقابل استکبار جهانی است.

الله ولی الذین امنوا.والذین کفروا .

نباید به نعمت  انقلاب کافر شد.

که هر که کافر شد٬ظلم باور شد.

 

بیا به صحنه و ضربتی بنواز بر گوش

هر آن که دخالت کرد هر آن که کافر شد

شاعر: نایبی

 


حضرت امام خمینی (س) در دهه رهبری انقلاب پس از پیروزی نهضت، چند پیام بسیار حساس و سرنوشت ساز صادر نموده که به طور حتم پیام ایشان خطاب به ون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمه جمعه و جماعات که به (منشور ت) معروف گشت؛ یکی از آن وصایای خاص و هدایت های راهبردی ایشان به حساب می آید.‏

تعیین استراتژی جمهوری اسلامی، تبیین رسالت خطیر ون و عالمان دین و هشدار نسبت به رخنه پدیده های ویران کننده ای نظیر (جدایی دین از ت)، (تحجر) و (سرمایه داری زالو صفتان) در حوزه های مبارکه علمیه را می توان از کلیدی ترین عناصر منشور ت که بتاریخ سوم اسفند سال شصت و هفت و در ماههای پایانی عمر مبارک امام امت (س) به رشته تحریر قلم روح اللهی آن حضرت در آمد، دانست.

اکنون با گذشت بیش از سه دهه از صدور این منشور جاویدان و به مناسبت سالگرد ابلاغ این پیام تاریخی، متن ویراسته سخنرانی مرجع عالیقدر و استاد بی بدیل حوزه مبارکه علمیه قم، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله العالی) که از برجسته ترین شاگردان و شارحان منظومه فکری، علمی و عملی امام رحیل امت می باشند را از نظر می گذارنیم که معظم له در همایش (امام و منشور ت) بتاریخ دوازدهم اسفند سال هفتاد و هشت ایراد نموده اند.

 

 

 

ادامه مطلب


 به نقل از ایسنا، پس از شیوع بیماری کرونا در قم و ایجاد شرایط خاص در قم و همچنین توصیه مسئولان بهداشتی و درمانی در خصوص پرهیز از اجتماعات مردمی و فرهنگی، بزرگان حوزه نیز در این خصوص واکنش نشان دادند.

آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید با تاکید ضرورت توجه به هشدارها و توصیه‌های پزشکی برای مقابله با ویروس کرونا گفت: توصیه پزشکان و مسئولان بهداشتی و درمانی کشور برای مقابله با کرونا از جمله عدم حضور در اجتماعات برای ما حجت است.

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در پیامی به منظور رعایت مسائل بهداشتی در مواجه با ویروس کرونا با ذکر این مطلب که نباید در میان مردم ترس ایجاد کرد، خطاب به مردم گفت: باید مسائل بهداشتی را جدی بگیرید و در معاشرت ها دقت کنید.

این مرجع تقلید بیان کرد: حضور در مراکز عمومی فعلا صحیح نیست. مراقبت از جان و سلامت واجب است.
گفتنی است پس از مثبت شدن اولین نمونه آزمایش کرونا در قم مجموعه عوامل اجرایی و بهداشتی و رسانه ای در استان قم به دنبال تلاش در جهت حل این مشکل هستند.


 
نویسنده:‌سلطان علی نایبی
 
.سیّد مرتضی» [علم الهدی] (436.ق) می گوید: یقین و آگاهی به صحّت نقل قرآن،مثل یقین به شهر ها و حوادث بزرگ وکتاب ها و دیوان های مشهور عرب است،زیرا در این گونه موارد،مردم اهتمام زیادی برای حفظ و اطلاع از آن به خرج می دهند وانگیزه های فراوانی برای نقل و حراست از آن دارند و قرآن در پایه ای از اهمیت است که هیچ چیز دیگر دان نمی رسد،چراکه قرآن معجزه جاوید پیامبر اسلام ص و سرچشمه دریافت همه علوم شرعی و احکام دینی است و دانشمندان مسلمان نهایت دقت و تلاش خود را د رحفظ و پاسداری از آن به کار برده اند،تاجایی که حتی کوچکترین موارد اختلاف آن را – در زمینه صداها،آیه ها،حروف،و نحوه قرائت – مشخص کرده اند.در چنین شرایطی و با این توجه صادقانه و محافظت شدید،چگونه ممکن است قرآن کریم مورد دستبرد و تغییر قرار گرفته یا از آن کم شده باشد؟! »(طبرسی،1373،ص83-84).سیدمرتضی »، در موردعدم تحریف قرآن ،تفاوتی بین جزء و کل قرآن نمی بیند: در این موضوع،فرقی بین کل قرآن و بخش ها و اجزای آن نیست .مثل دیگر کتاب های معروف برای کسانی که به آن توجه دارند و به آن اهمیت می دهند که از اصل کتاب و تمام بخش ها و فصل های آن اطلاع دقیق دارند؛به طوری که اگر تحریف گری یک بخش برآن بیفزاید همگان می فهمند که آن بخش،به کتاب افزودهشده و جزء متن کتاب نیست»(همان،ص84).

 

    طبرسی،فضل بن حسن،مجمع البیان فی تفسیر القرآن،انتشارات ناصرخسرو،تهران،1373ق،


 

نویسنده: سلطان علی نایبی
نخستین ترجمه قرآن در تاریخ به زبان های غربی،ترجمه ای است که کشیش بزرگ مسیحی و رئیس کلیسای دیرcluny»، پطرس عالی قدر» فرانسوی peter the venerable» در سال 1143 م .انجام داد.( زمانی،1385،ص31).بنا بر گزارش هایی که غربی ها از مطالعات قرآنی خود اعلام کرده اند، تا پیش از سال 1800 م. این پژوهش ها اکثراً با رویکردی جدلی وبا عنوان ردیه نویسی بر قرآن انجام می پذیرفت.(پارسا،فروغ،1390،ص58)رساله ها و کتب مختلفی که درباره این موضوع تألیف شد همگی به حمایت و سرپرستی کلیساهای  مسیحیت بود. به نظر می رسد  نخستین رساله در این باره را یوحنای دمشقی (پس از 749م) با عنوان حقوق شهروندی Liber de haeresibus» نوشت (اگرچه وثاقت آن مورد مناقشه است) که ردیه ای مهم از سوی مسیحیت شرقی علیه اسلام وقرآن» به شمار می آید(همان).جنگ عثمانی ها با غرب، بر مطالعات قرآنی اروپایی ها تأثیرعمده ای گذاشت.فتح قسطنطنیه درسال 1453 م. به دست عثمان سلطان محمد دوم که پایان امپراطوری بیزانس رااعلام کرد،نیکولاس کوزایی»(1464م)، Nicholas of Cusa» کتابی را به عنوان غربال قرآن» منتشر ساخت و در آن به اسلام حمله کرد،این کتاب در سال 1543م ،درشهر بال سویس در 3جلد منتشر شد(بدوی،1382،ص14).قرن 17 م . مقارن با افزایش علاقه مندی به مطالعه در زبان عربی ودر نتیجه افزایش توجه به مطالعات قرآنی بود.

 

 

 


حجت الاسلام مظفری میانجی:

غربگرایان مانع بروز و ظهور طب اسلامی – ایرانی شده­ اند

 

یک کارشناس مذهبی گفت: بسیاری از پیروان غرب و سود جویانی که بی توجهی به طب سنتی برایشان منفعت آور است در دهه های گذشته مانع از بروز و ظهور جدی طب اسلامی – ایرانی درکشور شده اند.

 

ادامه مطلب


نمونه ای از نظرات امام خمینی (ره) پیرامون مسائل طب اسلامی

1- خوردن چیزی که برای انسان ضرر دارد، حرام است. (توضیح المسائل م2630)

2- بعداز غذا #خِلال (مستحب است)، ولی (خلال کردن) با چوب انار و چوب ریحان و نِی و برگ درخت خرما، مکروه است.(توضیح المسائل م2636).

(پی نوشت: اگر به نوشته روی خلال های دندان های موجود توجه کنید ، اکثر خلال دندان های موجود در بازار از bambo یعنی نی» است که چند روایت پیرامون مذمت خلال کردن با نی داریم که از جمله آثار آن در روایات به استجابت نرسیدن دعا» است.)

3- در اول روز و اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا (= #ناهار) نخورد. (توضیح المسائل م2636).

4- در اول غذا و آخر آن #نمک (طبیعی) بخورد. (توضیح المسائل م2636)
(پی نوشت: هر روز در رسانه ی ملی با انبوهی از تبلیغات مبنی بر منع نمک از مردم که طبق روایت حرام است، مواجه می شویم.)

5- از روی میل(عطش) آب بیاشامد(مستحب)
و زیاد نوشیدن #آب مکروه است. (توضیح المسائل م2638)
پی نوشت: یکی از توصیه های متداول پزشکان امروز، زیاد نوشیدن آب است که فتوای حضرت امام (ره) و روایات متواتر و اثر تجربی و درمانی خلاف این امر است.

6- نوشیدن آب بعد از غذای چرب مکروه
است (نه مطلق غذاها). (توضیح المسائل م2638)

 

https://ravazadeh.com


غلامعلی حداد عادل

در اوایل قرن حاضر، وقتی ما با تمدن غربی آشنا شدیم، غالباً یکباره از گذشته خود بریدیم و با استقبال از این تمدن، با خوش‌بینی بسیار، به انتظار آینده نشستیم. نور تندی که از افق غرب به چشم‌های ما می‌تابید، همه‌چیز را تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد. حالت ما، در آن دوران، شبیه حالت میزبانی بود که پیش مهمانی که قرار است به خانه او بیاید، ‌احساس حقارت می‌کند. چنین میزبانی سعی می‌کند پیش از آمدن میهمان، حتی‌المقدور، ظاهر خانه خود را نو کند و می‌کوشد تا هر چیز قدیمی و کهنه را به‌دور اندازد و اگر دور انداختن آن ممکن نباشد، لااقل آن را به رنگ نو درآورد تا پیش آن میهمان مشکل‌پسند خجالت نکشد. آری ما نیز چنین کردیم. با عجله هر چیز قدیمی را که از پدرهای خود به‌میراث برده بودیم از خانه بیرون ریختیم و سعی کردیم تا چیزی که به سلیقه میهمان ما خوش نیاید در خانه باقی نماند.

 

ادامه مطلب


 

 

امروزه زندگی ما کلا دچار مشکلات است. غذا ها طبیعی نیستند. ژنتیکی و دارای کود شیمیایی اند.
چیز های خوب را گرفتند و چیزهای بد را جایگزین کردند. شکرِ نیشکر را که همه اش درمان است، را گرفتند و شکر چغندر قند که بیماری زا و سودا زا هست را جایگزین کردند.
روغن مفید مانند پیِ گاو و امثال آن را گرفتند و روغن نباتی که از نفت درست می شود، را به ما دادند. علاوه بر این، دارو های شیمیایی همه مال آن هاست.

هر بلایی بخواهند با همین دارو ها بر سر ما می آورند.
الان در ایران حدود بیست میلیون نازا داریم. علت، همین قرص هاست.
الان سرطان زیاد شده است. از وقتی که دارو های شیمیایی زیاد شده، این طور شده است.
. بسته ای استریل را به قیمت پانصد یا هزار تومان می دهند، با اینکه این همه دست به دست گشته، تا به دست مشتری رسیده است، این که هیچ سودی برای آن ها ندارد.
ولی درآمد شرکت های دارویی خارجی بیشتر از درآمد نفت ایران است. علت، همین استریل است که می دهند تا محتاج بقیه دارو ها بشویم.
در دارو های شیمیایی موادی می گذارند که سرطان زاست. و فرد مبتلا تمام هستی اش را خرج می کند که فقط شش ماه با درد و سختی و اذیت خانواده زنده بماند
. به سبب دارو های شیمی درمانی و این ها که هر دوره هفت میلیون هزینه دارد، ثروتمند می شوند. .
مردم همه بیمارند. هفتاد، هشتاد درصد مردم، بیمار و بیست درصد نازا هستند. چقدر تلفات در اثر بیماری ها می دهیم. نیازی به جنگ نیست. استفاده از حربه ی دارو ها می کنند.
❌ اصلا درمانی نیست. هر کسی شکایتی دارد.

✅ولی طب اسلامی این طور نیست.
یکبار که بروی و مراجعه کنی تا دو سال بی نیاز هستی. حداقلش دوسال، ممکن است تا آخر عمر هم بی نیاز باشی.
✅کمتر می شود که یک بیمار، دو بار مراجعه کند؛ چون این ها حقیقتا درمان است، چون این ها واقعا درمان است.
✅الان در این حال، نیاز به همت دارد، نیاز به کار دارد،

 

http://www.eslamteb.com


 

 در طب_اسلامی وقتی کسی بیمار است با شناسایی علت بیماری و رفع علت، همه علامت های بیماری از بین می روند.

اما در طب جدید علامت درمانی میکنند و علت باقی است.

بیش از ۱۸ هزار علامت بیماری را شناسایی و بیش از ۳۵ هزار روش تسکین برای آنها تدارک دیده اند….

مثال: طب اسلامی با شناسایی غلبه طبع و تجویز دارو و اصلاح غذا ، کلیه علامت ها و آثار با هم درمان میشوند

 برای مثال :
کسی که غلبه بلغم دارد: آایمر . کم کاری تیرویید . پر خوابی . استرس . ریزش مو . تپش قلب ، عقب افتادن قاعدگی . کسل بودن و تنبل بودن . کاهش میل جنسی . درد مفاصل . روماتیسم. نارسایی کلیه و کبد چرب و چربی بالا . کم خونی و … رو داره !!
البته بستگی به میزان شدت بلغم !

ما برای این بیمار اصلاح غذا می کنیم میگوییم در مصرف سردی ها تعدیل کند یعنی ماست را با زنیان مصرف کند و مصرف غذا های گرم را بیشتر کند مثل بابونه و آویشن و …. !

کلیه بیماری ها درمان میشود تمام …!

 در طب غربی :
متاسفانه این طب شاخه شاخه شده !
یعنی برای ریزش مو میره پزشک پوست و مو !
برای تیرویید و مشکلات قاعدگی پزشک ن!
برای تپش قلب پزشک قلب!
برای درد مفاصل پزشک ارتوپد!
برای معده و کبد : پزشک داخلی !
برای استرس : پزشک اعصاب و روان

همه این پزشک ها دارو هایی تجویز می کنند میشه ۵ تا کیسه دارو !
هر دارویی که هر پزشک میده برای دیگر اعضا عوارض دارد ! و چرخه بیماری های یاتروژنیک یا همان پزشک ساخته شروع می شود.

مثلا قرص تیرویید باعث پوکی استخوان می شود.
دوره مصرف: احتمالا تا آخر عمر مگر به دلایل دیگر خودش خوب شود!
حال ارتوپد باید دارو بدهد برای پوکی استخوانش
کلسیم : از استخوان مرده تولید شده باعث سنگ کلیه و خار پاشنه و مشکلات کبدی و… می شود.

پزشک داخلی معده را دارو می دهده عوارض قرص های خودش هست باز دیگر قرص ها هم تو معده وارد میشه!
دوره مصرف :احتمالا تا آخر عمر

کبد چرب شده اینا دارن قرص میدن !
دوره مصرف: تا آخر عمر
حالا مشکل از سردی بیش از حده اما میگن ماهی بخور !
ماهی سرد و تره همه بیماری ها رو تشدید می کنه !!

شما تصور کنید این بیمار چی میشه !

 داروهای شیمیایی طوری طراحی شده که بشه تا اخر عمر خورد!

منبع

http://t124.ir/


و اینک در تهی گاه اصلی انسان، جایی که ذهن تهی می شود، عقل به آخر کارش می رسد ،تفریح تکراری می شود ، انسان به پوچی محض می رسد،معنویت اسلامی» به سراغمان می آید

دریچه ای به سوی ابدیت.

فرد و جامعه را ، این معنویت پر مغز» هم زمان توحیدی» می کند .

این زیبا وحدت الهی»

این آبشار اندیشه توحیدی» !

آری

سالها رفت و کسی مرد ره عشق ندید     حالیا چشم جهانی نگران من و توست».


در حال حاضر واکسنی برای پیشگیری ابتلا به ویروس کرونا وجود ندارد.

تنها راه جلوگیری از سرایت آن تشخیص زودهنگام و درمان بیمار در قرنطینه است.

در قدم بعدی باید محدودیت‌های مسافرتی ایجاد کرد و از گردهمایی‌های عمومی جلوگیری کرد.

ویروس کرونا عفونت باکتریایی نیست بنابراین نمی توان آن را با آنتی بیوتیک ها درمان کرد.

 روش پیشگیری اکنون مرطوب نگه داشتن گلو است، اجازه ندهید گلوی شما خشک شود. 

بنابراین خود را تشنه نگه ندارید زیرا وقتی غشای گلوی شما خشک شد، ویروس در طی ۱۰ دقیقه می تواند به بدن شما حمله کند.

 با توجه به سن  هر بار نوشیدن آب برای بزگسالان ۸۰-۵۰ سی سی و برای کودکان ۵۰-۳۰ سی سی می باشد.

هر وقت احساس خشکی در گلو کردید سریع آب بنوشید. هدف فقط مرطوب نگه داشتن گلو است

 

علوم پزشکی اراک

Arakmu.ac.ir

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها